۱۳۹۲ تیر ۱۸, سه‌شنبه

اوضاع مصر، از دید یک مصری

فردای روزی که مردم مصر به خیابان ریختند و خواهان برکناری محمد مرسی شدند، فهمیدم که یک همکار مصری دارم. تا آن روز، هیچ برخوردی با هم نداشتیم ولی ناگهان نقاط اشتراک بسیار زیادی پیدا کردیم. او از خوشحالی حرکت مردم برای جلوگیری از ایجاد یک حکومت افراط گرای دینی، شیرینی خریده بود و با ایمیل به ما خبر داده بود که خوشحالم کشورم یک ایران جدید در خاورمیانه نشد و بیایید در شادی من شریک شوید و خلاصه Walk Like an Egyptian. این جمله خوش‌آوا و معروف البته بسیار به جا و مناسب بود و من هم در جوابش نوشتم که به زودی باید در باره این اتفاق حرف بزنیم، که من پر هستم از پرسش. امضا، یک ایرانی که دوست داشت مثل مصری ها راه برود. سه روز بعد، بالاخره همدیگر را دیدیم و این، گزارش کوتاهی است از آن چه بین ما گذشت:

۱- چرا اصلا مردم از اول در انتخابات شرکت نکردند؟ اکثریت مردم مصر بی‌سوادند و به راحتی تحت تاثیر حرف‌ها  و وعده‌ها قرار می‌گیرند. رای دادن هم به طور سنتی در مصر معنی و جایگاه خاصی ندارد و پدیده‌ای تازه است. مردم هیچ پایه‌ای برای شرکت در انتخابات نداشتند و مثل همیشه باور داشتند که فایده‌ای ندارد. در نتیجه فقط یک چهارم مردم شرکت کردند، که از این تعداد، نیمی به اخوان‌المسلمین و محمد مرسی رای دادند.

۲- به جز اخوان، بقیه گروه‌های مصری نه شناخته شده هستند و نه سازماندهی خوبی دارند. در نتیجه تنها کاندیدایی که رای منسجم داشت، مرسی بود. خیلی از مردم دوست نداشتند کسی را از دوره مبارک باز هم در قدرت ببینند و با وجودی که مرسی را مناسب برای ریاست جمهوری نمی‌دانستند، به احمد شفیع رای ندادند. اخوان‌المسلمین هم حتی تا پای صندوق‌ها هم به مردم پول می‌دادند و رای می‌خریدند.

۳-  پس از انتخابات و پیش از پایان شمارش، احمد شفیع اعلام پیروزی کرد ولی ناگهان نام مرسی از صندوق بیرون آمد و البته اختلاف آرا به گونه‌ای بود که در درستی انتخابات ایجاد شک می‌کرد (؟). هنوز هم پرونده‌هایی در باره انتخابات ریاست جمهوری مصر در دادگاه‌ها زیر بررسی است.

۴- مردم از چه چیزی ناراحت بودند؟ نتیجه دولت مرسی این شده بود: تمام مقامات بالای مملکتی و حتی استاندارها و شهردارها عوض شدند و همه پست‌ها به دست اخوان‌المسلمین داده شد. از لحاظ اقتصادی، کشور افت بسیار شدیدی داشت. برق و آب و سوخت بسیار کم است (اتیوپی اگر اشتباه نکنم روی نیل سد زده و آب نیل به شدت کم شده است، مرسی قول داده بود که این مورد را به سرعت پی‌گیری و برطرف کند. مردم برای بنزین ۴-۵ ساعت در صف می‌ایستند و همه کشور با قطعی برق روبروست) . بیکاری حتی از قبل هم بیشتر شده است. مرسی حتی به یک وعده از لیست ۷۵ تایی (یا هفتاد و سه تایی؟ درست یادم نیست. به هر حال این لیست، وعده انتخاباتی او بود) عمل نکرده است، در حالی که گفته بوده فقط در صد روز این کارها را به نتیجه می‌رساند. این عوامل باعث شده که تازه اکثریت خاموش زمان انتخابات، به خیابان‌ها سرازیر شوند. مردم، دولتی می‌خواهند که پیش از هر چیز بتواند به وضع زندگی آنها برسد و بعد از آن، سکولار باشد. 

۵- ارتش چقدر مورد اعتماد مردم است و آیا نگرانی ماندن نظامیان در قدرت وجود ندارد؟ نگرانی همکار من هم این بوده که چه اتفاقی می‌افتد اگر که ارتش وارد شود. او هم فکر کرده‌ که شاید دوباره حکومت به دست نظامیان افتد و همه آن چه در این مدت به دست آمده، نابود شود. فرمانده پیشین ارتش، اصلا جایگاهی بین مردم نداشت، ولی فرمانده کنونی گویا آدمی قابل اعتماد است.

۵- نظر کلی مردم در مورد ارتش چیست؟ مردم به ارتش اعتماد زیادی دارند و معتقدند که به هیچ وجه کودتا نشده، بلکه ارتش فقط نظم را کنترل کرده است. جریان تیراندازی و کشته شدن مردم هم این بوده که اخوان‌ به سمت ارتش حمله و  تیراندازی کرده است. فیلم این جریان‌ها قرار بوده که دوشنبه شب توسط ارتش پخش شود تا به دنیا نشان دهند که قصد کودتا نداشته‌اند و فقط برای برقراری نظم و جلوگیری از خشونت بیشتر تا زمان استقرار دولت موقت، کشور را به دست گرفته‌اند.

۶- مردم از موضع‌گیری آمریکا و اوباما بسیار ناراضی هستند. اکثریت معتقدند که آمریکا خواهان در قدرت ماندن اخوان‌المسلمین است تا اوضاع مصر از این هم آشفته‌تر شود. اصلا فکر می‌کنند که اخوان و حماس برای آمریکا و اسرائیل لازمند، تا منطقه هرگز روی آرامش به خود نبیند. از طرفی، می‌گویند که احتیاجی به کمک اوباما یا دنیا نیست، فقط واقعیت‌ها را ببینند و بازتاب کنند. الجزیره و سی‌ان‌ان بسیار یک طرفه و مغرضانه اخبار را پوشش می‌دهند و جنایات اخوان را نمی‌بینند.

حالا نظر خودم در مورد حرفهایمان: همیشه بعد از یک کار بزرگ مردمی، این شور و حال وجود دارد. همیشه بدبینی به طرف مقابل یا نیروی خارجی وجود دارد. همیشه  شانس این که حرفهای یک نفر به جای واقعیت‌های بیرونی، کمی هم از احساسات درونی سرچشمه گرفته باشد، وجود دارد. خوشحالم که یک حکومت اسلامی تازه در منطقه پایه‌گذاری نشد، ولی باز هم سخت است که ورود ارتش را نادیده بگیرم. برای من جالب بود که بسیاری از مسلمانان مصر، با وجودی که سواد و آگاهی چندانی ندارند، ترجیح می‌دهند که حکومتی سکولار داشته باشند تا مذهبی. حرفی که من برای همکارم داشتم این بود که به نظر من، همه این پیشامدها طبیعی است، ذات و میوه حرکت مردمی و دموکراسی‌خواهی است، تمرین است برای رسیدن به حالتی پایدار. بسیار متاسفم که کشور به مرز یک جنگ خانگی رفته است، ولی نمی‌شود ناگهانی و یک شبه همه چیز را درست کرد. باید مردم آرام آرام یاد بگیرند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر