من از آدمهایی هستم که به راحتی پشتشان باد میخورد. دو روز اگر به یک روتین و برنامه نچسبم، سررشتهاش به کلی از دستم خارج میشود و تا دوباره به روند گذشته بازگردم، جمع کثیری از بستگان و رفتگانم جلوی چشمانم درمیآیند و رژه میروند. شاهد ماجرا هم فاصله پستهای این وبلاگ است. الان هم چندان چیزی برای گفتن ندارم، به جز مقداری فحش و بدوبیراه که توی حلقومم گره خوردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر