من نمیدانم چطور میتوان هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای پرگهر آریایی نشست و دستور پیشروی به داخل نشینان صادر کرد. عدهای هستند که بنا به مشکلاتی از ایران خارج شدهاند و البته به گونههای مختلف به پیشرفت حرکت آزادیخواهانه مردم کمک کردهاند. مطلب نوشته اند، مواضع مردم را برای دنیا روشن کردهاند، صدای مردم بودهاند، دولت را رسوا کردهاند و خلاصه به نحوی و در حد خود یاور مردم بودهاند. بیشتر اینها، کسانی هستند که در ایران توسط حکومت آزار دیدهاند و به محض یافتن روزنهای، فرار کردهاند. به جای خود ایستادگی کردند و هنگامی که نتوانستند یا احساس کردند فعالیتشان میتواند خارج از مرزها مفیتر باشد، بار سفر را بستند.
عدهای دیگر هستند که بدون پرداخت هزینه، فضای شبکههای اجتماعی را شلوغ میکنند. عمده فعالیتشان همخوان کردن نوشته ها و تولیدات دیگران است و گه گاهی چند جملهای از خود تراوش میکنند. لعن و نفرین حکومت و قربان صدقه مردم. بسیاری از آنها توانایی حیرتانگیزی در شاخه به شاخه کردن دارند. امروز مردم را غیور و سلحشور و خدا میدانند و فردا، بیغیرت و ترسو و بیفرهنگ. پای اینها برای همه مناسبتها وسط است، آی مردم تظاهرات کنید، بزنید بکشید بگیرید ببندید، که نفس آخرشان است. فردای روز تظاهرات هم، وامصیبتا که کشتند جوانمان را. بعد عکس پروفایل خود را عوض کنند و احساس قهرمانی، که ما خودمان را برای جنبش فدا و فنا کردیم.
از روزی که مام میهن را ترک کردم، احساس عجیبی دارم. نزدیک روزهای تظاهرات که میشود، بغض میکنم. ساکت و گیج میشوم. به خودم اجازه نمیدهم که خبررسانی کنم، مبادا کوچکترین برداشتی شود که فلانی خودش جای امن نشسته و بقیه را به زیر دست جلاد میفرستد. یا اینکه مدام با خودم میگویم که اگر حتی یک نفر به حرف من رفت و یک باتوم خورد، من پیش وجدان خودم ناراحت خواهم بود، که لیوان چای به دست فقط F5 زدهام و اخبار خواندهام و او را به جای خودم به رودررو شدن با پست ترین حکومت حال حاضر جهان تحریک کردهام. نمیدانم چقدر حق دارم در مورد کار نیمهای که از زیرش در رفتم حرف بزنم! اگر که من "این کاره" بودم، همانجا میماندم و پیه هرچیزی را به تن میمالیدم. حالا که به حاشیه امن دست پیدا کردم، و خودخواسته و بدون آنکه خطر مهمی تهدیدم کند زندگی دیگری انتخاب کردم، چقدر لایق حرف زدن و نظریهپردازی سطحی و ژستهای مبارزه با و بی خشونت هستم؟
مهمترین سوالم البته چیز دیگری است. چطور میتوانم از موقعیت نسبتا امن خودم استفاده کنم و به مردم و این جنبش کمک برسانم. آیا حضور در فضای مجازی، ریبوت کردن سایتهای حکومتی و خایهمال، همخوان کردن عکس و نوشته و خلاصه فعالیتهای مرسوم در این فضا، میتواند کمکی به حرکت مردمی کند؟ فکر میکنم با توجه به شرایط مملکت، اثربخشی این فضا از مقدار کنونی فراتر نرود. احساس میکنم به سقف تاثیرگذاری نزدیک شدهایم و باید به نحوی حرکت به داخل جامعه راه پیدا کند.
فکر میکنم فضای مجازی از آگاهی بخشی دور شده است. تکرار و بازخوانی حرفهای چندش آور کرکس کیهان، آگاهی بخشی نیست. عکس سرداری که در مراسم تشییع جنازه لبخند میزند، هرچند بسیار چندش آور، اطلاع رسانی نیست. ما همه آگاهیم که چه اراذل و اوباشی جامعه را به تشنج میکشند و البته جمعی از آنها در لباسی به شکل دیگر به حکمرانی مشغولند. تکرار بیش از حد اخبار این فرومایهها، صرفا به آنها باور دیده شدن میدهد. اینها اگر دیده نشوند، خواهند مرد.
بسیار خوشحال میشوم اگر کسی راهی برای کمک به جنبش پیش پای من بگذارد.
وسواس زیادی به خرج می دهید گرامی. البته که در این روزهای بحرانی، بازار انقلابیون فیس بوکی خارج نشین شدیدا گرم است، ولی نباید از همراهی شان شرمنده باشیم و نباید هم دست از هر کاری که می کنیم برداریم،مگر مسجل باشد که عمل مان سود که ندارد هیچ، ضرری را هم متوجه داخل نشینان می کند. با پیش فرض بالا، دلیلی نمی بینم که حتی از همین مقدار شلوغ کردن های خارج نشینان کم حوصله استقبال نکنم. فراموش نکنید در هیچ انقلابی در دنیا، همه ساکنین یک ملک قیام نکرده اند، در هیچ ارتشی در دنیا، همه سرلشکر یا مهندس تخریب نیستند، با این حال به همه نیاز هست برای کارا بودن.
پاسخحذفبا احترام
سلام
پاسخحذفمن اتفاقا در همین باره حرف دارم. یک میل به م بزن لطفا.
faransavie روی جیمیل
اگر راهی پیدا کردید لطفن همی ج اعلامش کنید که این دغدغه ی خیلی از ما ها شده این نزدیکی به سقف تا ثیر گذاری و ندانستن اینکه به جز این چه می توان کرد؟
پاسخحذفآريايي؟؟
پاسخحذفهه..! آريايي؟
به نظر من بهترین کار انتشار اخبار جنبش سبز نه فقط از طریق فیس بوک و سایت های فیلتر شده در ایران، که با اینترنت کم سرعت آنجا خیلی مواقع قابل باز شدن نیست. که از طریق ایمیل کمک برزگی است. دوما خیلی از ما می دانیم که بعضی خبر ها بی فایده و صد من یه غاز هستند. کسانی که فعالیت اینترنتی دارند با تفکیک این خبرها و فقط انتشار خبرهای امید بخش می توانند به تشویق و پیشبرد مبارزه در داخل ایران کمک کنند. ریختن ترس و وحشت مردم کار بزرگی است که کودتاچیان نمی پسندند.
پاسخحذفبه هر حال حقیقت این است که اگر کاری بخواهد انجام شود، در داخل ایران و به دست این مردم شدنی است و ما هم هر کاری می توانیم برای تشویق و امید دادن باید بکنیم. ولی کاملا حق با شماست که همیشه باید خودمان را جای آنها بگذاریم و ببینیم که اگر خودمان بودیم حاضر بودیم که به خیابان برویم؟ این سوال مهمی است و می تواند ما را به سمت تحلیل های منصفانه و فعالیت های مقید و واقع بینانه و شدنی که منجر به حرکت های عملی در ایران می شود سوق دهد.
تا میتونید به مردم جاهای دیگه دنبا راجع به شرایط فعلی ایران آگاهی بدید....حمایتشون رو جلب کنید
پاسخحذفشما خودت بلاتکلیفی چرا به بقیه گیر میدی ؟ مردم با حرف ما و امثال ما که خارج هستیم تکون هم نمیخورن ،فقط با فراخوان رهبر های جنبش میان بیرون که بقیه هم فقط کمک کردن این فرخوان ها به اطلاع بقیه برسه .اگر منظورتون اینه که اطلاع رسانی انجام نشه و ژست خیر خواهی دارید میگیرید به عرض میرسونم که راه اشتباهی رو پیش گرفتید .در کل یه حرفی زدی که یه غری زده باشی .
پاسخحذفسلام خیلی سوال مهمی را تکرار کردید . اما پاسخ این سوال مشخصا به توانایی های هر فرد باز می گردد .
پاسخحذف- اگر توان ترجمه دارید ترجمه ی اخبار مهم ایران ( ترجمه معتبر ) بسیار ارزشمند است.
- گزارشگران خارجی را که خاص ایران کار می کنند را بشناسید و با آنها تماس برقرار کنید و اخبار ایران را به آنها برسانید .
- رسانه های محل زندگی خود را رسد کرد و به گزارش هایایران واکنش نشان داد . بی تفاوتی بد ترین سم است. واکنش مثبت و یا منفی . اگر اعتراض داشتید خبر یا گزارش اشکال داشت بگویید . تشکر و تحسین داشتید هم بگویید
- توانایی فنی دارید تخصص اینترنت و فیلتر شکنی دارید بسم الله در این راه کار کنید .
- ایمیل های گروهی راه اندازی کنید دوستان بسیار قدیمی که سال هاست ایمیلی برایش نفرستادید را با اخبار مهم ایران مطلع کنید . باور کنید در شهرها و شهرستان ها مردم خیلی وحشت ناک بی خبر هستند
ضمنا با اون بخش از نوشته ی شما در مورد خبر رسانی و ایرادی که گرفتید کاملا موافق هستم . دروازه بانی خبر کار بسیار مهمیه . این ها راهبردی دارند که به هر روش در خبر ها اول باشند . حتی خبر منفی
پاسخحذفDooste Aziz in sar dar gomi ro man ham daram vali, mesle madar va pedari mimooneh ke az kar e khatarnaki ke farzandesh mikhad anjam bedeh mesle ranadegi kardan baraye bar e aval mitarseh vali chareyii dar akharin lahzeh joz niroo dadan nadareh...ma az inja hargez davat nemikonim beran khiyaboon va tashvigh nemikonim...khode man az chand ta site rahhaye mobarezeye khiyabooni ro ferestadam vaghti didam bedoone amadegi faghat be khatere Tab e Mesr daran miran va az ham miporsan: Rah kar e mobarezeye Khiyabooni chist? in bood ke mataleb e amoozeshi barashoon gozashtam va yadavar shodam ke Shojaat ro ba khod koshiye khiyabooni eshtebah nagirin!
پاسخحذفشوایک سرباز پاکدل. مرسی از صداقتت.
پاسخحذفچقدر خوشحالم که شما حرف دل من رو زدید.
پاسخحذف