منبع: ویکیپدیا |
یونان، با نام رسمی «جمهوری هلنی»، از دوران باستان به اسم «هلاس» هم شناخته میشود. هر کشور و تمدنی به سلیقه خودش نامی برای این سرزمین و مردمش در نظر گرفته است. رومیها این سرزمین را «گراسیا» نامیدند که از ریشه «گرائکوس» بود و برای اشاره به آن قوم به کار میرفت. این واژه اولین بار توسط ارسطو به کار برده شده، با اشاره به ملتی که قبلا در بخشهایی از آن سرزمین زندگی میکردند، ولی در آن زمان به نام هلنی معروف بودند.
«ایتالی»ها (از اقوام ساکن سرزمینی که امروزه ایتالیا میشناسیمش) مردم آن سوی «دریای یونیا» را به نام قدیمشان، گریک، میشناختند و از آنجا این واژه وارد زبانهای اروپایی شد. اما هخامنشیان شیوه به خاطر همان «دریای یونیا»، با کمی تغییر واژه یونان را ساختند**. به هر حال نامهای فعلی این کشور در زبانهای مختلف، به یکی از سه نام یونان، هلاس و گریک نزدیک است.
اولین نشانههای زندگی انسانی در یونان، به ۲۷۰هزار سال پیش از میلاد باز میگردد. آثار انسانی دوران نوسنگی یونان، به هزاره هفتم پیش از میلاد میرسد، یعنی چندین قرن قبل از قدیمیترین فرهنگهای اروپایی. تمدن سیکلادی در جزایر پراکنده دریای اژه و حدود ۵۲۰۰ سال پیش، تمدن مینوسی در کرت بین ۲۷۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و تمدن میسنی در سرزمین اصلی یونان (۱۹۰۰ تا ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد) ریشههای تمدن یونانی و در نتیجه آن، پیدایش «تمدن غربی» در اروپا هستند.
چرخدندههای کشفشده در جزیره آنتیکثیرا، برای محاسبات نجومی و کسوف به کار میرفته و قدیمیترین ماشین حساب دانسته میشود. منبع: ویکیپدیا |
با حمله هخامنشیان در سال ۵۰۰ پیش از میلا، بخشهایی از شمال یونان، مقدونیه، رومانی و بلغارستان و شهرهای یونانی آسیای صغیر، از دست یونانیها خارج شد. بیست سال بعد، با وجود مقاومت زیاد اسپارتها، بیست سال بعد آتن هم به دست ایرانیان افتاد. جنگهای یونان و ایران، باعث قدرت گیری اسپارتها شد و بالاخره آنها کنترل آتن را به دست گرفتند. جنگهای پلوپونزی، انتهای امپراتوری یونان بود و به تدریج «تِب» و مقدونیه قدرتمند شدند. دویست سال بعد، اسکندر مقدونی از غرب به پاکستان رسیده بود و از جنوب به مصر.
با مرگ اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، یونان هم رو به زوال نهاد و به تدریج توسط رومیان تصرف شد. ۲۷ سال پیش از میلاد، بالاخره همه یونان زیر سلطه روم قرار گرفت، ولی فرهنگ یونانی غالب ماند. هوراس مینویسد: یونان با وجودی که تصرف شد، پیروزان وحشی را به اسارت گرفت. قرنهای چهارم و پنجم را یونان زیر حمله دائم گاتها، هانها و اسلاوها به سر برد و پس از آن هم یونان زیر سلطه امپراتوری بیزانتین (روم شرقی) قرار گرفت. در سال ۱۲۰۴، امپراتوری فرانسه هم به یونان رسید و این شبهجزیره به مدت شصت سال مهمان فرانکها بود و دوباره بیزانتینها توانستند این سرزمین را بازپس بگیرند. صربها و عثمانیها در قرن چهاردهم به نوبت بر یونان حاکم شدند که بالاخره در قرن پانزدهم و با غلبه عثمانیها بر روم شرقی این سرزمین به مدت سیصدسال به امپراتوری عثمانی ضمیمه شد.
در دوره عثمانیها، فقط یک بخش کوچک یونان توانست زبان یونانی خود را نگه دارد. این جزیرههای کوچک دریای یونان بالاخره در سال ۱۸۶۴ و بعد از اشغال شدن توسط فرانسه و انگلیس، بالاخره به سرزمین اصلی پیوستند.
بعد از استقلال، یونان همواره با چند دستگی، مشکلات داخلی و اختلافات قومی-نژادی دست به گریبان بوده است. بعد از جنگ بالکان و در دوره جنگ جهانی اول، یونان دو دولت داشت: طرفدار آلمان در آتن و طرفدار انگلیس در تسالونیکی. بعد از جنگ جهانی اول، یونان به آسیای صغیر حمله کرد و از عثمانی شکست خورد. پیآمد این جنگ، مبادله جمعیت مسلمان ساکن یونان با جمعیت ارتدکس ساکن ترکیه بود. در جریان این جنگ، نسل کشی یونانیان (یا مسیحیان یونان به دست مسلمانان) اتفاق افتاد که چندصدهزار کشته بر جا گذاشت. در پی بیثباتیها، جمهوری دوم یونان در سال ۱۹۲۴ تشکیل شد. «کوندلیس» نخستوزیر وقت یونان در سال ۱۹۳۵ عملا نظام پادشاهی را به یونان بازگرداند و یک سال بعد با کودتای «متاکساس» سرنگون شد و رژیم دیکتاتوری «چهارم آگوست» شکل گرفت.
ایتالیای فاشیستی در سال ۱۹۴۰ به یونان اعلام جنگ کرد، ولی به سوی آلبانی عقب رانده شد. در نهایت و با وجود مقاومت بسیار زیاد، آلمانها توانستند این کشور را تصرف کنند. بیش از صدهزار یونانی بر اثر گرسنگی و سرمای زمستان ۴۲-۱۹۴۱ تلف شدند. یونان بعد از جنگ جهانی دوم، بیش از بیست سال گرفتار جنگ داخلی بین راستگراها و چپگراها بود.
یونانیان باستان بازیهای زیادی با توپ داشتند که یکی از آنها بعدها به راگبی تبدیل شد. فوتبال مدرن را انگلیسیها در اواخر قرن نوزدهم به یونان بردند و فدراسیون فوتبال این کشور در سال ۱۹۲۶ تاسیس شد. لیگ برتر و لیگ دسته یک یونان حرفهای هستند و لیگ سوم (آماتور) در دو بخش شمالی و جنوبی برگزار میشود. دوازده لیگ منطقهای (دسته چهارم) نیز مشغول به کار هستند. اولین باری که تیم ملی یونان به رقابتی مهم ظاهر شد، سال ۱۹۸۰ و قهرمانی اروپا بود.
یونانی که ما فراموشش نمیکنیم، در مسابقات قهرمانی اروپا سال ۲۰۰۴ در پرتغال، میزبان را هم در بازی افتتاحیه و هم فینال شکست داد و قهرمان اروپا شد. «اتو رهاگل» به مدت ۹ سال این تیم را رهبری کرد و با یکی از غیرخلاقترین ودفاعیترین تیمهای اروپایی به موفقیت هم رسید. تیمی که امسال تازه برای سومین بار به جام جهانی رسیده و هرگز هم از گروهش بالا نرفته، یک بار در سال ۸۰ هم از مرحله اول بازیهای اروپایی حذف شده، ناگهان در سال ۲۰۰۴ قهرمان اروپا شد و با ضدفوتبالش در خاطرهها ماند. یونان فرناندو سانتوس اقلا دوست دارد فوتبال بازی کند.
** (نظر شخصی) ریشه کلمه به این صورت باید باشد Io/Ionia -- Ionian Sea -- Ionian -- Ionan -- Yoonan
به نظر من بخش اول از Io گرفته شده و نه از Ionia.
این نوشته ترجمهای بود از: یونان، فوتبال یونان، تیم ملی فوتبال یونان، نام یونان در ویکیپدیا
در دوره عثمانیها، فقط یک بخش کوچک یونان توانست زبان یونانی خود را نگه دارد. این جزیرههای کوچک دریای یونان بالاخره در سال ۱۸۶۴ و بعد از اشغال شدن توسط فرانسه و انگلیس، بالاخره به سرزمین اصلی پیوستند.
حرکتهای استقلالخواهانه یونان از سال ۱۸۲۱ آغاز شد. گروهی به نام «فیلیکی اتریا» یا انجمن دوستان، علیه حکومت عثمانی شورش کرد و بعد از پنج سال جنگ با عثمانی از یک سو و مصر از سوی دیگر، بالاخره حمایت روسیه، انگلیس و فرانسه را جلب کرد و با کمک آنها امپراتوری عثمانی-مصر را شکست داد و جمهوری اول یونان در سال ۱۸۳۰ به رسمیت شناخته شد.
نسلکشی مسیحیان در یونان به دست عثمانیها، سمیرنا سال ۱۹۲۲. منبع: ویکیپدیا |
بعد از استقلال، یونان همواره با چند دستگی، مشکلات داخلی و اختلافات قومی-نژادی دست به گریبان بوده است. بعد از جنگ بالکان و در دوره جنگ جهانی اول، یونان دو دولت داشت: طرفدار آلمان در آتن و طرفدار انگلیس در تسالونیکی. بعد از جنگ جهانی اول، یونان به آسیای صغیر حمله کرد و از عثمانی شکست خورد. پیآمد این جنگ، مبادله جمعیت مسلمان ساکن یونان با جمعیت ارتدکس ساکن ترکیه بود. در جریان این جنگ، نسل کشی یونانیان (یا مسیحیان یونان به دست مسلمانان) اتفاق افتاد که چندصدهزار کشته بر جا گذاشت. در پی بیثباتیها، جمهوری دوم یونان در سال ۱۹۲۴ تشکیل شد. «کوندلیس» نخستوزیر وقت یونان در سال ۱۹۳۵ عملا نظام پادشاهی را به یونان بازگرداند و یک سال بعد با کودتای «متاکساس» سرنگون شد و رژیم دیکتاتوری «چهارم آگوست» شکل گرفت.
اولین انتخابات چندحزبی یونان در سال ۱۹۶۴ شکل گرفت و با رای نیاوردن نظام پادشاهی در همه پرسی، قانون اساسی هم تغییر کرد. با تاسیس و قدر گرفتن دو حزب «دموکراسی تازه» و «جنبش سوسیالیستی یونان» این دو حزب از سال ۱۹۷۴ به این سو قدرت را در دست داشتهاند.
ارتش یونان در سال ۱۹۶۷ علیه دولت راستگرای پاناگیوتیس کانلوپولوس کودتا کرد و تا سال ۱۹۷۴ قدرت را در دست گرفت. در این دوره، یونان زیر نظر یک شورای نظامی اداره میشد که به رژیم کلنلها معروف شد. منبع: ویکیپدیا |
یونانی که ما فراموشش نمیکنیم، در مسابقات قهرمانی اروپا سال ۲۰۰۴ در پرتغال، میزبان را هم در بازی افتتاحیه و هم فینال شکست داد و قهرمان اروپا شد. «اتو رهاگل» به مدت ۹ سال این تیم را رهبری کرد و با یکی از غیرخلاقترین ودفاعیترین تیمهای اروپایی به موفقیت هم رسید. تیمی که امسال تازه برای سومین بار به جام جهانی رسیده و هرگز هم از گروهش بالا نرفته، یک بار در سال ۸۰ هم از مرحله اول بازیهای اروپایی حذف شده، ناگهان در سال ۲۰۰۴ قهرمان اروپا شد و با ضدفوتبالش در خاطرهها ماند. یونان فرناندو سانتوس اقلا دوست دارد فوتبال بازی کند.
یونان با این گل آنلجو کاریستئاس قهرمان اروپا شد، ولی چیزی به ارزشهایش اضافه نشد. منبع: ویکیپدیا |
** (نظر شخصی) ریشه کلمه به این صورت باید باشد Io/Ionia -- Ionian Sea -- Ionian -- Ionan -- Yoonan
به نظر من بخش اول از Io گرفته شده و نه از Ionia.
این نوشته ترجمهای بود از: یونان، فوتبال یونان، تیم ملی فوتبال یونان، نام یونان در ویکیپدیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر