منبع: ویکیپدیا |
ریشه نام کرواسی، چندان مشخص نیست. همه چیز فقط اشاره دارد به سرزمین کرواتها. قدیمیترین اشاره به این نام، به سنگنوشتهای از قرن نهم میلادی باز میگردد که «برانیمیر» به نام «شاه کرواتها» خوانده شده است. این سرزمین از دوران "پیش از تاریخ" مسکونی بوده است. ابتدا نئاندرتالها در این سرزمین ساکن بودند و بعد از آنها قبایل مختلفی با فرهنگهای متنوع، از جمله سلتیها در عصر آهن. بعدها یونانیها و رومیها در کرواسی ساکن شدند.
کرواسی در قرون وسطی به اشغال امپراتوری بیزانتین درآمد. از قرن نهم (و بنا به برخی منابع، قرن هفتم) "مسیحی کردن" کرواتها شروع شد و پادشاههای کرواسی، رابطه نزدیکی با پاپ برقرار کردند. از حدود سال ۱۱۰۰ و به مدت ۴۰۰ سال، کرواسی توسط پارلمان و مجلس مشاوران اداره میشد، که اعضای دو مجلس را شاه انتخاب میکرد. در این دوره، فشار امپراتوری عثمانی از یک سو و جمهوری ونیز از سوی دیگر، باعث شد که بخشهایی از کرواسی به آن دو قلمرو بپیوندند. کرواسی فقط از ۹۱۰ تا ۱۱۰۲ کشوری آزاد و مستقل بود.
زیر فشار دائم عثمانی، کرواسی به دو بخش شهری و نظامی تقسیم شده بود. سال ۱۵۹۳، اولین شکست مهم عثمانی بود. در زمان جنگ عثمانی، اسلاونیا بازپس گرفته شد، ولی بوسنی در قلمرو دشمن باقی ماند. در سه قرن بعد از آن، کرواسی صحنه جنگ بین قدرتهای مختلف بود. امپراتوریهای فرانسه، اتریش و مجارستان صاحب بخشهایی از این سرزمین شدند و با همدیگر و با عثمانی جنگیدند و بعد هم بیرون رفتند.
در سال ۱۹۱۸، کشوری به نام پادشاهی صربها، کرواتها و اسلوونیها شکل گرفت که بعدها (پس از دوره دیکتاتوری شاه آلکساندر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۱) به نام یوگسلاوی شناخته شد. تا سال ۱۹۴۱ و اشغال یوگسلاوی به دست آلمان و ایتالیا، این کشور به صورت فدرال اداره میشد. بعد از اشغال، بخشهایی از کرواسی، بوسنی و هرزگوین و سیرمیا به صورت مستقل (به نام دولت مستقل کرواسی NDH) ولی عملا به دست آلمان نازی اداره میشد. گماشته آلمان در این ناحیه، یک اولتراناسیونالیست عضو اوستاشه (جنبش انقلابی کرواسی) بود به نام آنته پاولیچ، که قوانین ضدیهودی را در ناحیه وضع کرد و باعث شد از ۳۹۰۰۰ یهودی ساکن آنجا، فقط ۹۰۰۰ نفر جان سالم به در ببرند. تعداد صربهای کشته شده در این ناحیه، حدود ۵۰۰هزار نفر برآورد میشود که ۳۲۰هزار نفر آنها در منطقه NDH کشته شدند.
بعد از چنین تاریخ مصیبتباری، بالاخره به سراغ فوتبال کرواسی برویم. اولین باشگاه فوتبال کرواسی، پیش از جنگ جهانی اول تشکیل شده است و بعد از اینکه کرواسی به کشور یوگسلاوی پیوست، در لیگ آن کشور به رقابت پرداخت. بعد از جنگ دوم و در زمان حکومت مارشال تیتو، همه باشگاههای فوتبال منحل شدند و تیمهای جدیدی به دستور حزب کمونیست حاکم جایشان را گرفت. دو باشگاه هایدوک اشپلیت و دینامو زاگرب، قدرتهای مطلق فوتبال باشگاهی این کشور هستند. چهار لیگ فوتبال در این کشور وجود دارد که لیگهای اول (با ده تیم) و دوم (با دوازده تیم)، ملی هستند و دو لیگ دیگر، منطقهای.
فرانیو بوچار در اواخر قرن نوزدهم فوتبال را به کرواسی معرفی کرد. اسلاوکو روتزنر رادمیلوویچ هم عبارت کروات آن را ساخت: نوگومت nogomet. باشگاههای هاشک و پنیشک در سال ۱۹۰۳ تاسیس شدند، هایدوک و گرادیانسکی در سال ۱۹۱۱. بسیاری از باشگاههای بزرگ، به بهانه نزدیکی با اوشتاسه توسط مارشال تیتو منحل شدند. از این چهار باشگاه قدیمی، تنها هایدوک نجات یافت. ریکا و دینامو زاگرب، از باشگاههای بزرگی هستند که توسط حکومت تاسیس شدند و سایر باشگاهها هم برای زنده ماندن، مجبور شدند به نحوی ارادت خود به حزب حاکم را نشان دهند، برای همین است که بیشتر باشگاهها ستاره سرخی در نشان خود داشتند.
کرواسی در بازی اول با برزیل روبرو میشود، چیزی که جواد خیابانی را وسوسه میکند برای گفتن "مسابقه برزیل اروپا با برزیل آمریکای جنوبی". هنوز هم یادمان میآید بازیهای زوونمیر بوبان در میلان دوستداشتنی دهه نود را یا داوور شوکر را در مادرید و جام جهانی ۹۸. این بار هم آنها دو ستاره بزرگ دارند. ماریو مانجوکیچ بسیار خطرناک را و لوکا مودریچ بسیار خلاق را. هر دو ۲۸ ساله هستند و تقریبا همزمان به اوج رسیدهاند. اولی را انگار گواردیولا دیگر نمیخواهد، ولی دومی از بازیکنان مهم تیم آنچلوتی است.
فوتبال کرواسی تا آخر هزاره گذشته، کم و بیش از سرمایه به جا مانده از دوران یوگسلاوی تغذیه میشد. نسل طلایی کرواسی در سالهای ۹۴ تا ۲۰۰۰ توانست در اروپا و دنیا به مقام سوم برسد. بعد از آن، کرواسی تبدیل شده است به تیمی کم و بیش معمولی، که انگار از کمبود منابع انسانی و تولید فوتبالیست، بیش از هر چیزی در رنج است. فکر نمیکنم بتواند به رتبهای بهتر از سوم در گروهش برسد.
این نوشته، ترجمهای بود از این منابع: کرواسی ، فوتبال در کرواسی، تیم ملی کرواسی.
کرواسی در قرون وسطی به اشغال امپراتوری بیزانتین درآمد. از قرن نهم (و بنا به برخی منابع، قرن هفتم) "مسیحی کردن" کرواتها شروع شد و پادشاههای کرواسی، رابطه نزدیکی با پاپ برقرار کردند. از حدود سال ۱۱۰۰ و به مدت ۴۰۰ سال، کرواسی توسط پارلمان و مجلس مشاوران اداره میشد، که اعضای دو مجلس را شاه انتخاب میکرد. در این دوره، فشار امپراتوری عثمانی از یک سو و جمهوری ونیز از سوی دیگر، باعث شد که بخشهایی از کرواسی به آن دو قلمرو بپیوندند. کرواسی فقط از ۹۱۰ تا ۱۱۰۲ کشوری آزاد و مستقل بود.
دیوارهای دوبروونیک، که از این شهر هم در عصر آهن حفاظت کردند و هم در سالهای ۹۲-۱۹۹۱ (منبع ویکیپدیا)
|
در سال ۱۹۱۸، کشوری به نام پادشاهی صربها، کرواتها و اسلوونیها شکل گرفت که بعدها (پس از دوره دیکتاتوری شاه آلکساندر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۱) به نام یوگسلاوی شناخته شد. تا سال ۱۹۴۱ و اشغال یوگسلاوی به دست آلمان و ایتالیا، این کشور به صورت فدرال اداره میشد. بعد از اشغال، بخشهایی از کرواسی، بوسنی و هرزگوین و سیرمیا به صورت مستقل (به نام دولت مستقل کرواسی NDH) ولی عملا به دست آلمان نازی اداره میشد. گماشته آلمان در این ناحیه، یک اولتراناسیونالیست عضو اوستاشه (جنبش انقلابی کرواسی) بود به نام آنته پاولیچ، که قوانین ضدیهودی را در ناحیه وضع کرد و باعث شد از ۳۹۰۰۰ یهودی ساکن آنجا، فقط ۹۰۰۰ نفر جان سالم به در ببرند. تعداد صربهای کشته شده در این ناحیه، حدود ۵۰۰هزار نفر برآورد میشود که ۳۲۰هزار نفر آنها در منطقه NDH کشته شدند.
دیدار هیتلر با پاولیچ در برگهوف (منبع : ویکیپدیا)
|
از سال ۱۹۴۱ گروههای مقاوت شکل گرفتند و بعد از کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳، پارتیزانها توسط نیروهای متفقین به رسمیت شناخته شدند. پارتیزانهای یوگسلاوی، گروهی کمونیستی و ضد فاشیستی از نژادهای گوناگون بودند که توسط یوسیپ بروز تیتو (که به نام مارشال تیتو و به عنوان دیکتاتوری "خیرخواه" میشناسیمش) رهبری میشدند. با قدرت گرفتن متفقین و مخصوصا شوروی در جنگ، پارتیزانها هم مرزهای سابق یوگسلاوی با ایتالیا و اتریش را در درست گرفتند و هزاران عضو اوستاشه را هم کشتند. بعد از جنگ جهانی دوم، کرواسی تبدیل شده به یک بخش فدرال تکحزبی سوسیالیستی از یوگسلاوی.
از سال ۱۹۸۰ دوباره اوضاع داخلی یوگسلاوی رو به وخامت گذاشت. SANU Memorandum در سال ۱۹۸۶ (یادداشتی از آکادمی علوم و هنر صربها، که در آن خواهان استقلال صربها شده بودند و عملا باعث مرگ کشوری به نام یوگسلاوی شد) و کودتاهایی در مونتهنگرو، وویوودینا و کوزوو در سال ۱۹۸۹، زمینهساز جنگ داخلی در یوگسلاوی شد. در سال ۱۹۹۱ کرواسی به عنوان کشوی مستقل به رسمیت شناخته شد.
بعد از چنین تاریخ مصیبتباری، بالاخره به سراغ فوتبال کرواسی برویم. اولین باشگاه فوتبال کرواسی، پیش از جنگ جهانی اول تشکیل شده است و بعد از اینکه کرواسی به کشور یوگسلاوی پیوست، در لیگ آن کشور به رقابت پرداخت. بعد از جنگ دوم و در زمان حکومت مارشال تیتو، همه باشگاههای فوتبال منحل شدند و تیمهای جدیدی به دستور حزب کمونیست حاکم جایشان را گرفت. دو باشگاه هایدوک اشپلیت و دینامو زاگرب، قدرتهای مطلق فوتبال باشگاهی این کشور هستند. چهار لیگ فوتبال در این کشور وجود دارد که لیگهای اول (با ده تیم) و دوم (با دوازده تیم)، ملی هستند و دو لیگ دیگر، منطقهای.
فرانیو بوچار در اواخر قرن نوزدهم فوتبال را به کرواسی معرفی کرد. اسلاوکو روتزنر رادمیلوویچ هم عبارت کروات آن را ساخت: نوگومت nogomet. باشگاههای هاشک و پنیشک در سال ۱۹۰۳ تاسیس شدند، هایدوک و گرادیانسکی در سال ۱۹۱۱. بسیاری از باشگاههای بزرگ، به بهانه نزدیکی با اوشتاسه توسط مارشال تیتو منحل شدند. از این چهار باشگاه قدیمی، تنها هایدوک نجات یافت. ریکا و دینامو زاگرب، از باشگاههای بزرگی هستند که توسط حکومت تاسیس شدند و سایر باشگاهها هم برای زنده ماندن، مجبور شدند به نحوی ارادت خود به حزب حاکم را نشان دهند، برای همین است که بیشتر باشگاهها ستاره سرخی در نشان خود داشتند.
استادیوم پالادیوم، یکی از بازیهای هایدوک اشپلیت (منبع: ویکیپدیا) |
فوتبال کرواسی تا آخر هزاره گذشته، کم و بیش از سرمایه به جا مانده از دوران یوگسلاوی تغذیه میشد. نسل طلایی کرواسی در سالهای ۹۴ تا ۲۰۰۰ توانست در اروپا و دنیا به مقام سوم برسد. بعد از آن، کرواسی تبدیل شده است به تیمی کم و بیش معمولی، که انگار از کمبود منابع انسانی و تولید فوتبالیست، بیش از هر چیزی در رنج است. فکر نمیکنم بتواند به رتبهای بهتر از سوم در گروهش برسد.
این نوشته، ترجمهای بود از این منابع: کرواسی ، فوتبال در کرواسی، تیم ملی کرواسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر